فاطمه شعبانی: با گسترش ارتباطات و رونق گرفتن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هرکدام از شهروندان به نوعی صاحب رسانههای شخصی شده اند. در این میان افرادی به پشتوانه فالوورهای قلابی یا غیرقلابی در رشتههای مختلف صاحبنظر شده و بیشتر اوقات در مقام یک کارشناس و متخصص به اظهار فضل میپردازند و چنان وانمود میکنند که انگار سالها در این زمینهها تجربه کاری داشته یا تحصیلات مرتبط با این رشتهها را دارند، دریغ از آن که ناخوانده استاد هستند و خود را در قالب هر آنچه که وانمود میکنند به دیگران نشان میدهند. روانشناسی و صفحههایی که به توصیههای روانشناسی در باره روابط زوجین میپردازند اغلب از صفحات پر بازدید هستند در فضای مجازی هستند و چه بسا کسانی که این توصیهها را در زندگی به کار میبندند بدون اینکه به نتایج و عواقب آن بیندیشند! اینبار به نسخه پیچی روانشناسانه در صفحات مجازی پرداختیم!
زنی که خرج نداره...فکر نکنید که اگر کل سال یک دست لباس و مانتو بپوشید برای شوهرتان یک زن نمونه میشوید. هیچ وقت فداکاری هایتان را پنهان نکنید مثلا وقتی زمان بی پولی شوهرتان به خرید در حراجیها میروید طوری برخورد نکنید که انگار حقتان این است که به جای بهترین پاساژها از حراجیها خرید کنید بلکه طوری برخورد کنید که شما ملاحظه جیب شوهرتان را کرده اید، حواستان باشد نه زیادی قانع و نه ولخرج باشید. شما وقتی عزیز میشوید که مهربان و خوش رو و خوش اخلاق باشید و به خودتان ارزش و بها بدهید یادتان باشد از قدیم میگویند: زنی که خرج نداره ارج نداره! این یکی از هزاران نسخه پیچیهایی است که روزانه در پیچهای روانشناسی به زوجها میشود، توصیههایی که معلوم نیست نویسنده آن این تجربیات را از کجا کسب کرده است و این حاصل کدام تحقیق روانشناسانه است!
ما یک خانواده ایم!هانیه ۲۷ سال سن دارد و ۶ ماهی میشود که ازدواج کرده و به سر زندگی اش رفته و از قبل از ازدواج طرفدار پروپاقرص یکی از این پیچهای روانشناسی در اینستا بوده است، از تجربیاتش در این پیجها میگوید: «ما بعد از چند سال در این پیج تبدیل به یک گروه یا یک خانواده شده ایم، روال کار اینطور است که یک نفر مشکلش را با ادمین درمیان میگذارد و او هم این مشکل را پست میکند و از بقیه میخواهد نظر و راه حل بدهند. بقیه هم طبق تجربیاتی که در زندگی دارند کامنت میگذارند و نظر میدهند. گاهی درپست بعدی ادمین خودش پاسخها را جمع بندی میکند و مشاوره میدهد و گاهی هم خود طرف باید این کار را انجام بدهد و بستگی به خودش دارد که به چه نتیجهای برسد.» هانیه در پاسخ این سوال که تمام کسانی که کامنت میگذارند تحصیلات روانشناسی دارند به خنده میگوید: «نه بابا اغلب روی تجربیاتی که در زندگی داشته اند نسخه میپیچند بازهم میگویم بستگی دارد که طرف از جمع بندیها به چه نتیجهای برسد.»
ناخوانده ملا!اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که چند نفر تا به امروز با توسل به این دسته توصیهها توانسته اند مشکلات ارتباطی خود را حل کنند؟ بدون اینکه معلوم باشد صاحب پیج خودش چقدر در این رشته تحصیلات دارد گاهی این افراد برای حل و فصل کردن مشکلات زندگی خود ماندهاند، اما برای زندگی دیگران نقشه کشیده و مشاوره میدهند. شنیده میشود خیلی وقتها کسانی که از این مشاوران قلابی نظر و راهنمایی خواستهاند نه تنها مشکل آنها حل نشده، بلکه نسبت به گذشته تشدید هم شده است.»
پیج خاله زنکی!تا چند سال قبل و شاید برای نسل مادرهای ما اگر مشکلی پیش میآمد مادربزگهایمان بر اثر تجربهای که داشتند میتوانستند بهترین مشاور باشند، اما در دنیای امروز برای بسیاری از نسل جوان مشکلات و مسائلی مطرح است که برای نسل قبل وجود نداشت و بزرگترها، چون در این موارد تجربه ندارند نمیتوانند مشاوره بدهند، اما در این پیجها افراد تجربههای مشابه دارند و میتوان با همفکری به جمع بندی خوبی رسید» مینا دانشجوی روانشناسی است و این پیجها را پیجهای خاله زندکی مینامد و میگوید: « در این پیجها گاهی اوقات توصیههایی میشود که به نظر خنده دار میآید، اما متاسفانه برخی این توصیهها در زندگی به کار میبندند مثلا اگر بند کفشت باز شد تو کج نشو ببندد یا اگر چیزی از دستت به زمین افتاد بگذار شوهرت خم شود و از زمین بردارد، به نظرم این حرفها مسخره و خنده دار میآید.» نظر مینا در باره روانشناس بودن یا نبودن صاحبان این پیجها این است: «ممکن است برخی از روانشناسان به صورت واقعی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فعال باشند، ولی بدون شک آنها به گونهای نیستند که حتما بخواهند مشاورههای تخصصی به افراد بدهند چرا که در یک صفحه عمومی نمیتوان برای هر کدام از موارد و نمونههای انسانی رفتار و مشاوره عمومی و کلی تجویز کرد. اما گران بودن هزینههای مراجعه به متخصصان یکی از عوامل اعتماد به فضای مجازی است. اینکه مردم به حرفها و گفتههای کارشناسان مجازی اعتماد کرده و سفره دلشان را پیش آنها باز میکنند، ناشی از گران و پرهزینه بودن ویزیت کلینیکهای روانشناسی است در حالی که در فضای مجازی با هزینه کمتر به راحتی با روانشناسان هر چند که قلابی هم باشند، ارتباط برقرار میکنند..»
فرهنگسازیدکتر «ربابه غفار تبریزی» روانشناس بالینی و متخصص در حوزه ازدواج میگوید: «خیلی از مسائلی که به صورت عامیانه مطرح میشود ریشه و اساس علمی ندارد و از لحاظ روانشناسی مردود است. البته در فضای مجازی ممکن است هم موضوع علمی پخش شود و هم حرفهای عوامانه که در بین مردم رواج دارد و ممکن است اصلا ریشه و پایه علمی نداشته باشد اتفاقا ما میتوانیم از این به عنوان آئینهای از فرهنگ جامعه استفاده کنیم. چی شده و چه اتفاقی افتاده است که افراد خصوصا خانمها به این فضاها رو آورده اند؟ ما باید در رسانههای ارتباط جمعی مان به مردم آموزش بدهیم و فرهنگسازی کنیم اول از همه اینکه فرهنگ کتاب خواندن را رواج بدهیم و افراد پاسخ مشکلاتشان را در کتابها جستجو کنند نه در فضای مجازی. یا دختر و پسری که قصد ازدواج دارند باید یکسری دوههایی را بگذرانند چطور قبل از رانندگی باید کلاس آموزشی بروی و امتحان بدهی خطر ازدواج نا آگاهانه از خطر رانندگی بی گواهی نامه کمتر نیست. متاسفانه بسیاری از جوانها بدون اطلاع کافی از زندگی و شناخت طرف مقابلشان به سرزندگی میروند و بعد که به مشکلی برمی خورند به جای مراجعه به یک مشاوره، چون اغلب اوقات تنها وسیله ارتباطی شان گوشی و موبایل است و فکر میکنند هرچی داخل آن است وحی مُنزَل است به آن پناه میبرند. این حرفها همانطور که در رسانه است در دل مردم هم هست حرفهایی که قبلا دهان دهان نقل میشد الان در گوشیها دست به دست میشود.» این استاد شهید بهشتی ادامه میدهد: «ما باید فرهنگسازی کنیم که افراد اگر در زندگی شان مشکلی پیش آمد به جای مراجعه به پیجهای دروغی روانشناسی نزد یک روانشناس بروند و مشاوره بگیرند. متاسفانه در فرهنگ ما روانشناس را موقعی مجاز میداند که وضعیت به حدی وخیم وگره کوری در زندگی فرد ایجاد شده که دیگر هیچ جوره نمیتوان درستش کرد در صورتی که میتوان قبل از چنین وضعیتی برای مشکلانی که شاید به نظرمان مشکل نیست یا لازم نیست به روانشناس مراجعه کنیم. ما ابزار قهری نداری و نمیتوانیم جلوی این پیجها را بگیریم فقط میتوانیم از لحاظ فرهنگی روی آن کار و زن و دختر ایرانی را تشویق کنیم که حتی اگر زن خانه دار هستند با یاد گرفتن یک هنر تا حد امکان رشد کنند اینطوری میتوانند از پس مشکلاتشان بربیایند و زندگی موفق داشته باشند نه اینکه با توصیههای صد من یک غاز این پیجها دل شوهرشان را به دست بیاورند ومشکلاتشان را حل کنند.».